گاه نوشت های یک آبی/بنفش

ساخت وبلاگ
کانورسیشنمان را باز می کنم و زل می زنم بهش. این شبها زیاد این کار را می کنم. بسکه دلتنگی و تنهایی روی قلبم فشار می آورد و دستانت دور است، آغوشت دور است و من تنها همین صفحه ی کانورسیشن را دارم که وقت تنهایی و دلبریدگی از دنیا زل بزنم بهش و حرف بزنم. قبلترها، خیلی قبلترها که دلم می گرفت و کسی دور و ب گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

از اهداف سال جدید :

پیدا کردن درآمد مستقل واسه زندگیم.


برچسب‌ها: فرفروک
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۶ساعت 11:50 PM  توسط violet  | 
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

روزهای اردیبهشت زیادی شلوغ اند، پُر از تولد پُر از اردو، پُر از امتحان، پُر از آمادگی برای امتحان. روزهای اردیبهشت امسال را با غمِ یک نامه کذایی شروع کردم و در پنجمین روزش نشسته ام توی خانه ی خودمان و چای می خورم و بعد از مدتها وبلاگم را آپدیت می کنم و وبلاگ می خوانم و فکر می کنم همین چندماه دیگر م گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

به سرسبزیِ شهر نگاه می کنم. انگار این باران از من می پرسد که دراین شهر ماندگار خواهی شد؟ و هر بار، هربار که این سرسبزی، این اعتدال، این گاهی شرجیِ هوا را حس میکنم بی مکث اما با غم اعتراف می کنم که دراین شهر نخواهم ماند. مگر جستجو را برای هم سن و سال های من نگذاشته اند؟ مگر عاشق شدن و رفتن و پیوستن گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 45 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

فرضِ خودت تو موقعیت های دوستات وقتی اون موقعیت برات امکان پذیر نیست یا اصلا تو آدمی هستی که مدلِ فکرت و رفتارهات توی اون موقعیت کاملا متفاوته بدترین و وحشتناک ترینِ قیاسِ ذهنیِ ممکنه. دور باشد، دور باشد.


برچسب‌ها: شت
+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 8:19 PM  توسط violet  | 
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 51 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

در بیست و سه سالگی تصمیم گرفتم ماه رمضان را روزه بگیرم تا لاغر شوم. همین چند مدت قبل موهام را رنگ کردم تا کمی تغییر کنم و از طرفی موهای سفیدم، قهوه ای شوند. همین روزها نگرانِ وضعیت استخدامی ام هستم و کم دانشی مرا می ترساند و وضعیت کشور و انتخابات نگرانم می کنند و باعث می شوند به فکر فروروم. این نگر گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

به جانش غر زده بودم و میفهمیدم که اینها غرهای وقتِ تنهایی و دلتنگی ست. میخواستم بخوابم تا خوابها حواسم را پرت کنند. دلم از غر زدنهایم گرفت، آنلاین شدم و قبلش در دلم هزاربار بوسیدمت و عذر خواستم.
برچسب‌ها: بیلیبیلی, شت
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 10:49 PM  توسط violet  | 
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 65 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

فکر می کنم چندتا آدم توی زندگی من اثرگذار بودن؟ بخاطرشون ذوق داشتم؟ میدونستم پشتم رو خالی نمیکنن. چند نفر؟ کم کم کم، خیلی کم. حتی اگر صادق باشم باید بگم گاهی پدر و مادرم با همه ی تلاششون اونطور که میخواستم هوام رو نداشتن. ای کسایی که هوای دلم رو دارین، کسایی که سعی می کنم هوای دلتون رو داشته باشم. گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

 این غده ی ریز روی نرمه گوش و این اضطراب تقسیم بندی و دوری و دلتنگی و فلش بک های ذهنی حالم را نزارتر از آنچه باید کرده اند. ترس و اضطراب و دلتنگی و تنهایی، هرکدام به تنهایی چند روزی زمین گیرت می کنند. حال آنکه همه شان را درین خرداد تجربه می کنم.


برچسب‌ها: شت
+ نوشته شده در  جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ساعت 9:46 PM  توسط violet  | 
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 78 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04

ته مانده شربت توت فرنگی که مامان درست کرده را در آب سرد می ریزم و زندوکیلی پلی می کنم. خوابگاه در تنهایی جورِ دیگری می چسبد.  جلد یک و دو کلیدر را تمام کردم و کتاب را گرم گرم کنار باقی جلدها گذاشتم و جلد سه و چهار را برداشتم تا بخوانم. قلبم گرمِ دیدن یار است و مغزم گرمِ کلمات دولت آبادی. دلگرمم و د گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 78 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:04